زمان مطالعه: 10 دقیقه


کارآفرینی درون سازمانی(Intra-organizational entrepreneurship)، به عنوان فرآيند كارآفريني، درون سازمانهاي موجود بدون در نظر گرفتن وسعت و مقياس آن تعريف ميشود؛ که نه تنها به ايجاد مشاغل جديد منجر میشود بلكه ديگر فعاليتهاي نوآورانه و اموري نظير توسعه توليدات، خدمات، تكنولوژي، فنون مديريتي و استراتژي ها يا موقعيت رقابتي جديدي را رقم میزند.
محتوای این درسنامه
کارآفرینی درون سازمانی چیست؟
کارآفرینی درون سازمانی تعریف و ماهیتی همانند کارآفرینی دارد اما درون یک شرکت تاسیس شده اتفاق میافتد و نتیجه آن معمولا در قالب یک دپارتمان و یا یک بخش جدید به شرکت اضافه میشود. کارآفرینی شرکتی یا درون سازمانی به معنای کوچک بودن آنچه اتفاق میافتد نیست، بلکه برابر با خلق ارزش از طریق محصولات جدید یا روشهای جدید مدیریت یک کسبوکار است.
برخلاف مفهوم کارآفرینی که سابقهای طولانی مدت در ادبیات کسبوکار دارد و اولین بار در قرن هجدهم میلادی از آن صحبت شده، مفهوم کارآفرینی درون سازمانی را برای اولین بار در دهه هفتاد میلادی شنیدهایم، یعنی ۲۴۰ سال پس از خلق مفهوم کارآفرینی! در همین مدت زمان کوتاه در تعریف این مفهوم تغییرات زیادی صورت گرفته است.
بنابراین شاید بهتر باشد برای اینکه دقیقاً با معنی این کلمه آشنا شویم، ابتدا معنی کلمه کارآفرین را با یکدیگر مرور کنیم. کارآفرینی عبارت است از:
اقدامات انسانی که در راستای ایجاد ارزش از طریق ایجاد و گسترش فعالیتهای اقتصادی و با شناسایی و بهرهبرداری از محصولات، فرآیندها یا بازارهای جدید انجام میشود.
مدرسان حوزه رهبری، همواره مدیران را به توانمندسازی کارکنان ترغیب میکنند به نحوی که از عهده مسئولیتهای خود برآیند. این نکته همواره به مدیران گوشزد میشود که بهتر است به کارمندان برای انجام وظایفشان آزادی عمل دهند و در این مسیر پشتیبان آنها باشند. نتیجه شگفتانگیز عمل به تمامی این موارد در یک مفهوم خلاصه میشود: کارآفرینی درون سازمانی
چه زمانی کارآفرینی درون سازمانی اتفاق میافتد؟
تفکر کارآفرینی شرکتی یا درون سازمانی، هنگامی در یک شرکت پدید میآید و رشد میکند که فرهنگ سازمانی کارمندان را برای عملکرد نوآورانه و خلاقانه تشویق کند. کارمندان باید بدانند هرگونه شکست در این مسیر آسیب شخصی به آنها نزده و شرکت در جبران خطاها همراه آنهاست. نگاه کارآفرینی درون سازمانی به کارمندان این آزادی را میدهد تا از مهارتهای خود در جهت خلق سود و ارزش برای شرکت و همچنین خودشان بهره ببرند؛ و این فرصت را به آنها میدهد تا هم خود در شرکت رشد کنند و هم برای شرکت نوآور و سودآور باشند.
بدین ترتیب کارآفرینان درون سازمانی روحیه و انگیزهای همچون کارآفرینان دارند؛ اما به جای اینکه شرکت خودشان را راه اندازی کنند، در جهت یافتن راهکار برای حل مشکلات درون شرکت و اجرای آنها و ورود به بازارهای جدید تلاش میکنند. در این شرایط بسته به موفقیت یا شکست فرد، این سازمان است که میبرد یا میبازد.
همچنین فرد بدون در نظر گرفتن ریسک شخصی تجربه کارآفرینی را کسب میکند. کارآفرینان درون سازمانی چیزی را از صفر خلق نمیکنند و بر روی سرمایه خود ریسک نمیکنند و تنها در شرکت چیزی را خلق میکنند که تا پیش از آن وجود نداشته و یا به طریق دیگر انجام میشده است.
کارآفرینی و کارآفرینی درون سازمانی چه تفاوتهایی دارند؟
کارآفرینان درون سازمانی بیشتر شبیه کارآفرینان هستند تا مدیران سنتی. اما چهار تفاوت اساسی میان آنها وجود دارد که عبارتند از:
زمینه و شرایط کاری
کارآفرینان درون سازمانی در یک سازمان یا شرکت موجود فعالیت میکنند و لازم است که بر تصمیمگیرندگان داخلی سازمان تاثیر بگذارند. اما کارآفرینان یک سازمان جدید به وجود آورده و برای تامین اعتبار یا کسب حمایتهای دیگر باید بر تصمیمگیرندگان خارجی تاثیرگذار باشند.
ریسک و منابع
کارآفرینان درون سازمانی برای اجرای تصمیمات مخاطرهآمیز خود از منابع کارفرمایان استفاده میکنند اما کارآفرینان، یا از منابع خودشان بهره میبرند و یا باید منابع خارجی را برای اجرای تصمیمات خود جذب کنند. البته باید توجه داشته باشید که کارآفرینان درون سازمانی نیز خود را در معرض ریسک قرار میدهند. آنها بر روی اعتبار و موقعیت شغلی خود به صورت فردی ریسک کرده و در واقع به نمایندگی از کل سازمان خود خطر را میپذیرند.
پاداش
کارآفرینان درون سازمانی معمولا برای موفقیتهای خود پاداش مالی دریافت نمیکنند؛ در واقع نوع پاداش آنها بستگی به شرایط و سیاست سازمانی دارد. اما کارآفرینان در کنار سهامداران یا سرمایهگذاران نتیجه تلاشهای خود را چه از نظر مالی و چه غیرمالی دریافت کرده و مستقیما از تلاشهای خود سود میبرند.
زیرساختهای محسوس و نامحسوس
کارآفرینان درون سازمانی بسته به شرایط، تا حد زیادی باید در چارچوب سیستم، فرایند، دانش، دستورالعمل و روش کاری موجود در یک سازمان فعالیت کنند و تصمیم بگیرند. اما کارآفرینان میتوانند سیستم، فرآیند، دانش، دستورالعمل و نحوه کاری منحصر به خود را خلق کنند و یا آنها را از تامینکنندگان، شرکا یا سرمایهگذاران وام بگیرند.
کارآفرینان درون سازمانی به چند دسته تقسیم میشوند؟
کارآفرینان درون سازمانی به سه دسته تقسیم میشوند: مبتکران، انجامدهندگان و مجریان
مبتکران افراد خلاقی هستند که ایدههای جدید را ارائه میدهند. آنها همیشه به دنبال راهی بهتر برای انجام کارها هستند، تشنه تغییرند و میتوانند با دید کلان به موضوعات و مسائل نگاه کنند. آنها دوست دارند به جای تمرکز بر جزئیات، تصویری کلان از آنچه اتفاق میافتد داشته باشند. از روزمرگی و روتین شدن وظایف و کارهایشان خسته و دلزده میشوند و تمایل دارند که به سرعت ایدههای خود را ارائه دهند، اما واقعا نمیخواهند در رابطه با آنها کاری عملی انجام دهند.
این انجامدهندگان هستند که ایدههای نوین را میگیرند و در راستای اجرای آنها گام بر میدارند. آنها میخواهند به نتیجه برسند و دوست دارند که روی کارشان تمرکز کنند. تصویر کلان را در ذهن دارند اما میتوانند جزئیات را هم ببینند. مسئولیتها را بر عهده میگیرند و با توانایی خود در برقراری ارتباط موثر با دیگران در پی اجرای کارها برمیآیند و دیگران را با خود همراه میکنند. خودشان را درگیر ساختارها و پروتکلها نکرده و برنامههای عملی را ارائه میدهند.
در نهایت مجریان برنامه را اجرا کرده و باعث میشوند که همه چیز به وقوع بپیوندد. آنها میدانند چگونه باید کارها را انجام دهند، روی هدف متمرکز میشوند، مذاکره کننده بزرگی هستند و تحت فشار زیاد نیز به خوبی کار میکنند. آنها رهبری و نظارت مستقیم بر انجام کارها را بر عهده میگیرند و همانطور که خود پیش میروند به دیگران نیز انگیزه ادامه میدهند و اجازه نمیدهند که چیزی مانع دستیابی به نتایج موردنظرشان شود.
فرآیند کارآفرینی درون سازمانی به چه صورت است؟
فرآیند کارآفرینی شرکتی شامل تعدادی از مراحل زیر است:
مواجهه با یک ایده خلاقانه
در این مرحله کارآفرین درون سازمانی اطلاعات، ارتباطات و الهامات خلاقانه و جدید را به عنوان منبع یک ایده نو جذب میکند و ایده ابتدایی را در ذهن پرورش میدهد.
به رسمیت شناختن فرصت
در این مرحله کارآفرین درون سازمانی یک فرآیند شناختی را تجربه میکند و ایده جدید را عمیقتر درک میکند تا بفهمد که چگونه این ایده جدید میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
توسعه ایده خلاق
کارآفرین درون سازمانی در این مقطع مفهوم جدید را توسعه میدهد تا قوام بیشتری پیدا کند یا ارزش بیشتری به آن اضافه کند.
ارزیابی و تست ایده
در این مرحله اقداماتی برای تحقیق و پژوهش بر روی ایده انجام میشود و پتانسیل موفقیت مفهوم جدید ارزیابی میشود.
جذب حمایت و پشتیبانی
در این مقطع تلاش میشود تا از افراد درون سازمان یا سازمانهای دیگر حمایت فعال جذب شود و دسترسی به منابع، بودجه و یا حمایتهای دیگر امکانپذیر میشود. در این زمان کارآفرین درون سازمانی باید بتواند دیگر افراد درون سازمان را مجاب کند و به آنها انگیزه دهد. این مرحله یکی ا از مهمترین مراحل در تعیین سرنوشت آینده ایده است.
کسب تاییدیههای نهایی
تاییدیهها و مجوزهای نهایی در این مرحله کسب میشود تا انجام اقدامات لازم برای اجرای ایده جدید آغاز شود.
اجرا
اینجا نقطه آغاز کار وانجام اقدامات عملی است.
یادگیری از نتایج
در این مرحله برای یافتن راهکارهای جدید نتایج حاصل از انجام پروژه ارزیابی میشود. یافتههای این ارزیابی میتواند برای پروژههای آینده نیز مفید باشد.
فرآیند کارآفرینی درون سازمانی به صورت خطی اتفاق نمیافتد و بسیار محتمل است که با کسب اطلاعات جدید و ظهور چالشها یا فرصتهای جدید افراد به مراحل عقب باز گردند و یا سریعتر رو به جلو حرکت کنند.
چگونه کارآفرینی درون سازمانی را تشویق کنید؟
اگر به عنوان مدیر یک سازمان تمایل دارید رویکرد و تفکر کارآفرینی درون سازمانی را تقویت کنید، از این چهار ویژگی باید برخوردار باشید:
شفاف باشید
اطلاعات مهم شرکت را در اختیار کارکنان خود قرار دهید، به آنها اطمینان کنید و در تصمیمگیریهای مهم آنها را دخیل کنید. کاری کنید که آنها احساس کنند در فرایندهای روزانه کسبوکار نقش مهمی دارند. بازخوردهایشان را در مورد اطلاعاتی که به آنها میدهید رصد کنید و به آنها اهمیت دهید.
افراد با انگیزه و فعال را تقویت کنید
رهبران و مدیران نباید تمامی جزئیات مربوط به کارها و وظایف کارمندان را کنترل کنند. در عوض باید به افرادی که مسئولیت پذیرند و راهکارهایی را برای افزایش فروش یا بهبود بهرهوری یا افزایش بازدهی خود پیدا میکنند، پاداش دهند.
مشکلات را در اسرع وقت برطرف کنید
هنگام بروز یک مشکل کارافرینان باید مسئولیت را برعهده بگیرند و فورا آن را برطرف کنند. اگر این کار در زمان مناسب انجام نشود، مشکل میتواند بزرگتر شود و به کلی کسبوکار را نابود کند. این احساس مسئولیت را به کارمندان خود القا کنید و به آنها یاد دهید تا هر گونه مشکلات کوچک و بزرگ را به سرعت حل کنند.
رقابت سالم را تشویق کنید
همانند کارآفرینان، کارآفرینان درون سازمانی نیز باید رقابت سالمی با یکدیگر داشته باشند تا بتوانند بهترین خود را نشان دهند و ایدههای خود را به نتیجه برساند. شما به عنوان یک مدیر یا رهبر وظیفه دارید که به آنها نشان دهید که دستاوردهای آنها مهم شمرده میشود و موفقیت آنها و سازمان در هم تنیده است.
کارآفرینان درون سازمانی به دنبال نوآوری و خلق ارزش درون مرزهای سازمان هستند. موفقیت در صورتی نصیب آنها میشود که بتواند تعیین کنند کدام ایدهها باید به طور کامل دنبال شوند و کدام یک به کنار گذاشته شوند. این فرد نیازمند داشتن روحیه خودانگیختگی برای انجام کارهاست، اما باید توسط یک درک مثبت و فرهنگ حامی در درون سازمان پشتیبانی شود. این فرد باید بتواند بر روی ایدههای خود به درستی پافشاری داشته باشد و از قدرت مذاکره استفاده کند تا دیگران را با خود همراه کند و بتواند رهبری افراد را برای ادامه مسیر بر عهده بگیرد. در نهایت چنانچه فرهنگ کارآفرینی درون سازمانی به درستی درک و اجرا شود، شرایطی برد-برد را برای مدیران و کارمندان فراهم میآورد.
در بیان اساتید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
دسترسی سریع
- مبانی کارآفرینی
- کارآفرینی چیست؟
- ویژگیهای یک کارآفرین
- همه چیز درباره کارآفرینی درون سازمانی که باید بدانید
- چرا اهمیت نوآوری در کارآفرینی روز به روز افزایش مییابد؟
- ایده چیست و در کارآفرینی چه کاربردی دارد؟
- با سادهترین تکنیکهای ایدهپردازی آشنا شوید
- ترس از بیان ایده و روشهای غلبه بر آن
- ارزیابی ایده چیست و چرا تشخیص ایدههای کارآمد اهمیت دارد؟
- هر آنچه که باید در رابطه با مفهوم بازار بدانید
- با مفهوم و انواع مشتری در کسبوکار آشنا شوید
- تفاوت کاربر و مشتری در تعامل با کسبوکارها چیست؟
- شناسایی نیاز مشتری؛ یک گام فراتر از رقبا
- تحقیقات بازاریابی و مراحل انجام آن
- راهاندازی استارتاپ
- تعریف و ویژگی های استارتاپ
- استارتاپهای موفق چگونه تعریف میشوند و چه ویژگیهایی دارند؟
- آشنایی با چیستی استارتاپ و انواع آن
- هر آنچه درباره بوم مدل کسب و کار باید بدانید
- همه چیز درباره مدل کسب و کار که باید بدانید
- بوم ناب چیست؟
- تحلیلSWOT چیست و چه کاربردی دارد؟
- استراتژی رشد چیست و چگونه به موفقیت کسبوکارها کمک میکند؟
- ارزیابی معیارهای رشد کسبوکار چگونه است؟
- همه چیز در مورد مشاوران و منتورها در دنیای استارتاپها
- صفر تا صد آمادهسازی MVP
- مدیریت منابع انسانی در استارتاپ چیست و چه نقشی دارد؟
- هویت و فرهنگ سازمانی در استارتاپ چیست؟
- هر آنچه درباره طرح مالی کسب و کار باید بدانید
- طرح کسب و کار چیست و چه کاربردی دارد؟
- پیش بینیهای مالی و هزینهها برای کسبوکار
- حقوق استارتاپها
- توسعه فردی
- تیم و کار تیمی
سیاوش صابری
منتور کسب و کاریکی از دلایلی که شرکتهایی مثل تسلا، آمازون و گوگل تبدیل به ابرغولهای تکنولوژی شدهاند، نحوه پاسخگویی آنها به تغییرات محیطی است، این شرکتها پس از مواجه شدن با تغییرات اطراف خود، سریعا با استفاده از ظرفیتهای درونسازمانی خود و استفاده از نیروهای خلاق، دست به نوعی کارآفرینی درونسازمانی زده و متناسب با تغییرات پاسخ میدهند، موضوعی که متاسفانه در بسیاری از سازمانها به دلیل ساختار سنتی و بوروکراتیک اتفاق نمیافتد و کارکنان را به سمت سرخوردگی و شرکت را به سمت نابودی میکشاند.